هوشمندیهای رفتاری حشرات (بخش دوم)
تاريخ خبر: یکشنبه 24 شهریور 1398- 15 محرم 1441ـ 15 سپتامبر 2019ـ شماره 27378 (روزنامه اطلاعات)
هوشمنديهاي رفتاري حشرات
آزمودهها، دانشها، تفکرات و باورهاي ايرانيان
بخش دوم
|
پندارها و آگاهيهاي عموميايرانيان از قديمترين ايام، دربارة آفرينش و جهان هستي، همة مخلوفات و شگفتيهاي عالم هر چه و هر اندازه که بوده، طي ادوار تاريخي دهان به دهان گشته و در وجه باورهايي در اذهان عامه کم و بيش بر جاي مانده است. اين باورها، گاه با خرافات و گاهي با آموزههاي ديني درآميخته و استمرار يافته است. در آثار بعضي از دانشمندان و نويسندگان رشتههاي گوناگون علوم و فنون قديم و نيز برخي از اديبان و شاعران و عارفان، به مناسبتهايي از اين باورها سخن رفته است. همچنين در لابهلاي سطور و صفحات متون کهن با عناوين و موضوعات مختلف، گاه برحسب اقتضا يا به عنوان تمثيل و به صورت پراکنده از برخي پديدههاي عالم هستي از جمله «کانيها»، «رستنيها» و «جانداران» ياد شده است. اما افزون بر اين، در بعضي از منابع و متونِ کهنِ دايرةالمعارف گونه، جستارهاي مستقلي به مباحث کانيها، رستنيها و جانوران، اختصاص يافته است. در هر مبحث از جستارهاي اين گونه آثار غالباً، مشخصات و خواص و خصوصيات بسياري از کانيها يا گياهان يا جانداران، از آن جمله «حشرات» ثبت شده است. مندرجات اين منابع و متونِ کهنِ دانشنامهاي حاوي آموزهها، تجارب، تفکرات و باورهاي پيشينيان دربارة موضوعات مختلف است که بيگمان دربردارندة مطالبي با نکات علمييا احياناً قابل پژوهش و بررسي هم هست. دو تن از دانشمندان و مأخذشناسان بزرگ معاصر، شادروانان محمدتقي دانشپژوه (وفات 27 آذر 1375) و ايرج افشار (وفات 18 اسفند 1389)، با معرفي اينگونه آثار، به تصحيح و تحشيه و انتشار پارهاي از آنها اقدام کرده و مقدمهاي عالمانه براي هر يک نوشتهاند. از باب نمونه استادايرج افشار در تصحيح و چاپ مُنَقَّحِ فرخنامه، از متون کهن دانشنامهاي قرن ششم هجري با اشاره به کثرت اينگونه تأليفات در جهان اسلام که در حکم دايرةالمعارف امروزه بوده است، يادآوري ميکند: “اگرچه در اين نوع کتب عقايد عجيب و قريب خرافهنما به کثرت ديده ميشود، از لحاظ تاريخ انديشة بشري و نحوة تفکرات علميو پيشرفت تمدن، اين آثار از مآخذ اصيلِ دست اول بهشمار ميآيد و محتوي بر نوادر اقوال و اطلاعات مفيد است…[1]؛ و در «يادداشت» ايشان بر کتاب منافع حيوان ميخوانيم: … ضمناً تاريخ حيوانشناسي ايرانيان که يکي از وجوه شناساندن معارف ماست، از نگاه تاريخي برجسته ميشود؛ زيرا تاريخ علوم گوشة پرارجي از تاريخ عموميماست… .[2] استاد محمدتقي دانشپژوه نيز در تصحيح و تحشية عالمانة کتاب دايرةالمعارف گونة فارسي، با عنوان «يواقيت العلوم و دراري النجوم» (از مؤلفي ناشناخته در نيمة دوم قرن ششم)، طي مقدمة مبسوط خود با معرفي عناوين و مشخصات بسياري از متون دانشنامهاي، از جمله يادآور ميشود که: « دانشمندان ايراني از ديرباز با نگارش دايرةالمعارف آشنايي داشتهاند و کهنترين اثر علمياز اين نوع که در ايران آشکار شده، ميتوان « اوستاي زردشتوخشور» را به شمار آورد که گذشته از مباحث ديني، مسائل علميهم در آن بوده است. از آثار پهلوي ميتوان «دينکرد» را که مسائل گوناگون را در بر دارد، در اين زمينه بهشمار آورد….،[3] اين آثار چون به درخواست دانشپژوهان و طبقة متوسط يا اميران و وزيران، تدوين ميشده جنبة عموميآنها بيشتر و به زبان سادهتر و روشنتري نوشته شده و مؤلفان کوشش ميکردهاند که بيشتر از علوم مربوط به زندگي مردم در آنها ياد کنند و اثر فرهنگ يوناني و يهودي و هندي و ايراني در آنها بيشتر مشهود است …»[4] [1].ابوبکر مطهر جمالي يزدي، فرخنامه، به کوشش ايرج افشار، تهران، اميرکبير، 1346، مقدمة استاد افشار. |
آخرین دیدگاهها