هوشمندی‌های رفتاری حشرات (بخش پانزدهم)

باب نخست از جزو يازدهم ورزنامه به «مگس انگبين» اختصاص يافته که در آن، از جمله آمده است:
… او بهتر و پرمنفعت‌تر از همة مرغان و بهايم و خزندگان زمين است از جملة حيوان، زيرا كه او در بسيار چيزها كه از او آيد از كارهاي لطيفش به مردم و به كارهاي مردم [خوب و خردمند شباهت‌ها دارد]، و اين كارها كه او همي كند و هدايت كه او راست و منفعت بزرگ … مانند كارهاي آن كسان است… از بهر خود خزينه سازد؛ از درخت، و از آنچه خواهد از ديگر نبات‌ها و چون بخورند از آن، ‌بعضي آن بود كه به «انگبين» [تبديل] كند و بعضي آن بود كه به «موم» كند و جز آن، و آن همه در جملة روزگارش كه كنَد هم انصاف دهد و هم انصاف خواهد، و معناي اين آن است كه به غذاي خويش هيچ پليدي نكند و، نه چيزي از گوشت و يا از خون، الا از درخت و از ديگر نبات‌ها كه آن او را خوش آيد و شيرين بود و هيچ زيان از آن به معاش مردم نرسد؛ و اگر كسي زياني خواهد كه بديشان كند از
صآن كس، كه آن زيان كاري جويد، پنهان شوند. و از لطف اين زنبور، و از آن چيزها كه در آن مصلحت خويش جويد، آن است كه با [همة]ضعيفي او، اين مهتر بزرگشان را كه فرا دارند تا كارِ [كندو] خانه‌شان راست دارد، و بر در آن ملازم بود تا اگر چيزي در آن خانه‌ها‌شان بود، كه آن به كار نيايد، و در او پلشتي بود، آن جمله از آن خانه‌ها برون اندازند، پاكي و نگاه داشت خانه‌هاشان را؛ پس اگر آن مهترشان به خلاف اين كار كند، با او برآويزند و او را بكشند. و از كارهاي عجيب آن است كه سرود و آواز خوش دوست دارند و بدان خرّم شوند و
[كوششِ]حركتي در ايشان افزون شود و بر آن گرد
آيند …[1]

شرف بن بهاء طبيب شيرازي، در المرغوب و المحذور لتحفة الدستور (تأليف قرن 9 يا 10)، در ذيل عنوان «در بيان احوال عسل» اشاره‌اي به نام پهلوي «مگس انگبين» دارد: «عسل» … که او را به پارسي «انگبين» گويند، يعني چيزي که او را «انگ» بيند و «انگ» در لغت پهلوي همين «مگس» را گويند که به تازي او را «نحل» گويند.[2] اما پاره‌اي شواهد و مستندات دلالت بر آن دارد که «اَنگ» به معني «شيره» يا «مادة دفع شده» و «بين» به معني «زنبور» است.[3]
شهمردان‌ بن ابي‌الخير، در نزهت‌نامة علائي، شرحي دربارة زنبور عسل تحت عنوان «مگس انگبين» نقل كرده كه پايندان نكات جالبي از رفتار اجتماعي، شرح وظايفِ گروه‌ها، تقسيم كار يا «كار بربخشيدن» است.

[1]. ورزنامه ، ص 149، 150 به اختصار.
[2]. المرغوب ، به کوشش دکتر فرشته نوري، دکتر نفيسه حسيني يکتا، تهران، ناشر المعي، 1393، ص 195.
[3]. محمدحسن ابريشمي، مقاله: اَنگ در انگدان، انگژد، انگبين… مندرج در ديهيم هفتاد، به خواستار و اشراف دکتر محمود فتوحي رود معجني، دکتر سليمان ساکت، اصغر ارشاد سرابي، تهران، سخن، 1397، ص 490-504

شاید این مطالب را هم دوست داشته باشید

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *